0
09106840339

نقد فیلم سینمایی پیر پسر


نقد فیلم «پیر پسر» | شاهکار تکنیکی، فاجعه‌ی محتوایی

فیلم «پیر پسر» به کارگردانی اکتای براهنی، از نظر فرم و ساختار یک شاهکار فنی و از نظر محتوا، یک فاجعه اخلاقی است. اثری که در قاب سینما، جهانی ملموس، گرم و ظاهراً انسانی می‌سازد، اما در ژرفای آن، با پدرکشی، کینه‌ورزی و استحاله مفاهیم بنیادین خانواده، تیشه به ریشه تربیت و هویت می‌زند.

نقاط قوت: فیلمنامه، بازی‌ها، فضاسازی

1. کارگردانی و میزانسن:
براهنی با تسلط بر زبان سینما و قاب‌بندی‌های خلاقانه، داستان را نه روایت، بلکه زیست می‌کند. دوربین اغلب در سکون و سکوت، بار خشونت پنهان و زخم‌های عمیق خانوادگی را منتقل می‌کند.

2. بازی‌ها، به‌ویژه حسن پورشیرازی:
پورشیرازی در نقش غلام (پدر) نمایشی بی‌نظیر از انسانی آسیب‌خورده، گناه‌آلود، مغرور و در عین حال مظلوم ارائه می‌دهد؛ شخصیتی چندوجهی که مخاطب را میان انزجار و همدلی معلق نگه می‌دارد.

3. نور، طراحی صحنه، موسیقی:
طراحی بصری فیلم، آمیخته با نورپردازی‌های گرم و موسیقی مینیمال، فضایی مملو از دلهره و نزدیکی احساسی خلق کرده که با سادگی در فرم، پیچیدگی در محتوا را تشدید می‌کند.

 

نقد محتوایی: جهان‌بینی معیوب، تخریب خانواده و بازتولید نفرت

در لایه‌ ظاهری، فیلم درباره کشمکش‌های میان پدر و فرزندانش است؛ اما زیرمتن فیلم پر از پیام‌هایی خطرناک برای نظام تربیتی و هویت فرهنگی است:

۱. قهرمان‌سازی از قربانیان پدر

پسران داستان، مظلوم و معصوم تصویر می‌شوند، در حالی که پدر – با تمام وجوه پیچیده‌اش – تجسم شر مطلق نیست. فیلم به‌جای دعوت به گفت‌وگو، ترمیم یا درک متقابل، یکجانبه پدر را «عامل تباهی» معرفی می‌کند و بذر انتقام را می‌کارد.

📌 راهبرد تربیتی:
فرهنگ ما نیازمند آشتی با مفهوم پدر است، نه تطهیر قربانی و نفی مطلق والد. روایت‌های رسانه‌ای باید به التیام زخم خانواده کمک کنند، نه تعمیق آنها. سینما نباید مروج «پدرکشی نمادین» شود.

 

۲. فروپاشی ارزش پدری؛ نقد یا نفرت؟

در «پیر پسر»، پدر به جای نماد حکمت، فداکاری یا حتی اشتباه انسانی، موجودی سرکوبگر، با گذشته‌ای تاریک و حاضر به نابودی عاطفی فرزندانش نشان داده می‌شود. به‌جای طرح ریشه‌های رفتارش، فیلم با نفرت‌افکنی او را تخریب می‌کند.

📌 راهبرد تربیتی:
الگوی پدر، نقش حیاتی در رشد شخصیتی کودک دارد. پدران نیز قربانی چرخه‌های تربیتی ناقص‌اند و باید به جای نفی، بازسازی شوند. تربیت رسانه‌ای باید امکان فهم چرایی رفتار والدین را بدهد، نه صرفاً انتقام‌گیری نسلی.

 

۳. رمانتیزه کردن خشونت درونی

زخم‌های درونی، خشونت‌های خاموش، و نفرت‌های سرکوب‌شده با ظرافت به نمایش درمی‌آیند، اما فیلم این دردها را به‌عنوان زیبایی‌های دراماتیک عرضه می‌کند، نه مسائلی که باید درمان شوند.

📌 راهبرد تربیتی:
نباید زخم را با نور طلایی زیبا کرد. اگر مخاطب همذات‌پنداری عاطفی بی‌نقادی کند، «نفرت از پدر» به یک گفتمان مقبول تبدیل می‌شود. وظیفه ما در تربیت رسانه‌ای، ارتقاء سواد روایت و تفکیک زیبایی‌شناسی از پیام است.

 

۴. منبع الهام؟ ادبیات یا تلخی‌نامه؟

هرچند فیلم ادعای تأثیرپذیری از ادبیات کلاسیک دارد (مثلاً داستایفسکی یا ادبیات روسیه)، اما آنچه ساخته شده نه حکمت اخلاقی است و نه پرسش هستی‌شناختی؛ بلکه نمایش تکرارشونده زوال، کینه، و تیره‌روزی است.

📌 راهبرد تربیتی:
اقتباس از ادبیات باید لایه‌به‌لایه به انسان عمق بدهد، نه تنها رنج. اگر اقتباس به جای بیدارسازی، تحقیر انسان را بازتولید کند، خیانت به ادبیات رخ داده است.

 

نتیجه‌گیری: فیلمی در کلاس جهانی، اما حاوی زهر نسلی

«پیر پسر» فیلمی خوش‌ساخت، جسور و استادانه است، اما جهان‌بینی آن، در تضاد با بنیاد خانواده، آرامش روانی، و امید تربیتی است. این فیلم – بی‌آن‌که مستقیماً شعار بدهد – در لایه‌های پنهان، تفکر پدرستیزی، فرزندمحوری افراطی، و قربانی‌سازی بی‌مرز را تقویت می‌کند.

اگر این جریان فیلم‌سازی در سینمای ایران جا بیفتد، باید نگران نسل جدیدی از تماشاگران بود که در ناخودآگاه خود، رنج را ستایش می‌کنند، پدر را دشمن می‌دانند، و عشق را به انتقام می‌فروشند.

با تشکر از وقتی که برای مطالعه این نقد گذاشتید . بنده سعید زعیمی، دبیر بخش نقد آثار بصری هیئت تحریریه هما

که  برای این نقد در خدمتتون بودم. امیدوارم این محتوا برای تون مفید بوده. منتظر نقد های بعدی باشید .

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×